فارغ از جنبههای احساسی و عاطفی موضوع که بسیار مهم است، این موضوع از جنبه حقوق شهروندی نیز قابل بررسی است. والدین محترم دانشآموران حق دارند که از مسئولان سؤال کنند که چرا از فرزندان آنان مراقبت نشده و آنان گرفتار آتش شدهاند؟
ما شهروندان نیز ضمن همدردی با آنان حق داریم که از دلائل وقوع این سانحه و نحوه نجات جان مصدومان آگاه شویم؟ جریان آزاد اطلاعات ایجاب میکند که آحاد ملت ایران در جریان نحوه برخورد با موضوع و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تکرار آن در سایر نقط کشور قرار گیرند.
خبر وقوع این آتش سوزی را در بسته خبری شبانگاهی چهارشنبه 15 آذر شبکه یک صدا و سیما دیدم. یکی از مسئولان امداد و نجات میگفت که دو نفر از دانشآموزان سرپایی درمان شدهاند، دو تن دیگر به درمانگاه مرکزی شهر پیرانشهر اعزام و 29 تا نیز به ارومیه اعزام شدهاند.
اطلاق لفظ «تا» برای شمارش آسیبدیدگان بر من گران آمد و با خود گفتم که چه آسان از این جانهای عزیز با لفظ «تا» یاد میشود؛ گویی که از 29 شئ صدمه دیده خبر گفته میشود. این قلم هیچ اصراری ندارد که در بکارگیری این الفاظ تعمدی وجود داشته است. لیکن تکرار حوادثی که در چند مدت اخیر موجب صدمات جانی دانشآموزان گشته و عبور آسان مسئولان ذیربط و رسانهها به ویژه رسانه ملی که وظیفه ذاتی در ریشهیابی وقایع و اطلاعرسانی به افکار عمومی دارد، نشان از کاهش اهمیت جان شهروندان در جامعه ایران است.
بههرروی، شهروندان ایرانی البته حق دارند که از ایمنی محیط آموزشی فرزندان خود اطمینان حاصل پیدا کنند و از مسئولان بخواهند که از پذیرش هرگونه ریسکی نسبت به جان عزیزانشان خودداری کنند. اولیا و انجمن اولیا و مربیان حق دارند که از آموزش دیدن مسئولان و معلمان مدارس در رویارویی با سوانح طبیعی و آتش آگاه شوند. در مورد این آتشسوزی، والدین آسیبدیدگان حق دارند بدانند که مراحل امداد به بهترین نحو و در کوتاهترین زمان صورت گرفته و اگر چنین نبوده حق دارند که از مسئولان در این ارتباط سؤال کنند.
اولیای دانشاموزان باید اطمینان حاصل کنند که بهترین سعیها برای درمان فرزندان آنان صورت گرفته است. آنان حق دارند بدانند که با قاصران و یا خاطیان احتمالی چگونه برخورد خواهد شد. آنان باید بتوانند نسبت به خسارات وارد آمده به انان و فرزاندانشان از دولت ادعای خسارت کنند.
ما شهروندان نیز عموما ضمن آنکه این دانشآموزان را فرزندان خود میدانیم، حق داریم که از جزئیات این حادثه مطلع شویم. ما باید مطمئن شویم که دیگر بار چنین حادثهای در کشور تکرار نخواهد شد. ما باید از کارایی نهادهای نظارتی و در راس آنها مجلس در نظارت بر اداره امور کشور و احقاق حقوق شهروندان اطمینان حاصل کنیم.
ما حق داریم که از رسانههای گروهی اعم از صدا وسیما و مطبوعات بخواهیم که ما را در جریان تفصیلی این حادثه، نحوه رسیدگی به آسیبدیدگان و نحوه رفتار و برخورد با مدیران مسئول و ذیربط قرار دهند. ما حق داریم که از دولت بخواهیم که در این باره به تمام ملت ایران پاسخ دهد چرا که اینان فرزندان تمام ملت ایران بودهاند و امکان تکرار آن برای فرزندان ما نیز وجود دارد.
خواستههای فوق حقوق شهروندی است و مطالبه آنها عجیب و زیادهخواهی نیست. لیکن گویا ما ملت ایران یا به حقوقمان آگاه نیستیم و اینکه امیدی به پاسخ نداریم. شنبه شب گذشت با علاقه روبروی تلویزیون نشستم تا ببینم این رسانه چه خبری تازهای در این ارتباط در اختیار مخاطبان خود قرارمیدهد؟ از قضا دیدم در شبکه 1 دو خبر از آموزش و پرورش داشت و از قضا با وزیر این وزارتخانه نیز مصاحبه داشت.
لیکن یکی از خبرها در باره توزیع شیر رایگان در مدارس بود و دیگری در باره مشکل عدم پذیرش مدرک تحصیلات تکمیلی معلمانی که سابقا مدرک معادل کاردانی داشتهاند. صد البته اتفاقی در مدرسه شینآباد رخ نداده بود. دیروز نیز اخبار موضوع را در رسانهها پیگرفتم.
مجلس وزیر را فراخوانده بود و از او سؤال کرده بود. پاسخ همچنانکه پیشبینی میشد، ارائه یکسری توضیحات در باره مشکل بخاری ارج، جزئیات رفتار معلم و مسئولان مدرسه و عذرخواهی ازسر اکراه و بدون پذیرش مسئولیت بود.
گویی وزارتخانه هیج مسئولیتی در تهیه دستورالعملها و استانداردهای ایمنی مدارس و حصول اطمینان از تجهیز آنها و آموزش معلمان و تمام عوامل درگیر در چنین موقعیتهایی ندارد.
عدهای از نمایندگان درخواست استعفای وزیر را داشتند. اینگونه درخواستها هرچند از سرِ صدق صورت میگیرد، و پیش از این نیز در برابر حوادث مشابه صورت گرفته، لیکن هیچکدام به نتیجه نرسیدهاند. از این رو، تلقی عمومی از آنها یک نوع برخورد اسکاتی جهت فرونشاندن عواطف و احساسات شهروندان بهویژه آسیبدیدگان است. به هرروی، مجلس از منظر شهروندان، در بوته آزمون صیانت از حقوق ملت است؛ چرا که نمایندگان بر اساس اصل شصت و هفتم قانون اساسی سوگند یاد میکنند که حافظ حقوق ملت باشند.
امید که مجلس شورای اسلامی به این برداشت عمومی که مجلس امکان حسابکشی از دولت را ندارد؛ پس بهتر آنکه احترام خود را حفظ کند و چندان به موضوع نپردازد و صرفا در حد رفع تکلیف به تذکر چندتن از نمایندگان به مسئولان و ثبت در پرونده نمایندگی اکتفا کند، تن در ندهد.
همچنین، افکارعمومی از رسانههای عمومی و مطبوعات آزاد انتظار دارد تا با تشکیل کمپین و پرونده ویژه، هر چند که کمتر مرسوم بوده است، تا حصول نتیجه موضوع را پیگیری کند و مرتبا افکار عمومی را مطلع نگاه دارد. اینک من از خود سؤال میکنم پس شهروندان از کجا باید شروع کنند؟ شاید از طرح همینگونه سؤالها در رسانههای گروهی.
منبع: دنیای اقتصاد